وقتی از دنیا خستهم چشمام رو میبندم و میرم بالا، میرم دنیا رو از بالا میبینم و آروم میشم؛ چون دیگه اصلا نمیدونم کیام و کجام.
بعضی وقتها هم میرم به سال ۱۲۹۰. میبینم اونجا بودن و نبودنم مهم نیست. بعد به سال ۱۴۹۰ فکر میکنم؛ میبینم من و خستگیم این وسط هیچی نیستیم. هیچی.
- ۹۸/۰۴/۲۶