متیس

ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت ؛ وی دست نظر کوتاه از دامن ادراکت

متیس

ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت ؛ وی دست نظر کوتاه از دامن ادراکت

اینجا رو به عنوان مکانی در نظر گرفتم که بتونم نظرات یا تجربه هام رو بنویسم و یا هر مطلب ارزشمندی که به نظرم رسید باید جایی ثبت کنم:)

اگر براتون سوال پیش اومد ، "متیس" الهه خرد و فرزانگی در یونان باستان بوده :)

کلمات کلیدی
آخرین مطالب
  • ۰
  • ۰

hello from the other side

Hello, it's me
I was wondering if after all these years you'd like to meet
To go over everything
They say that time's supposed to heal ya
But I ain't done much healing
Hello, can you hear me?
I'm in California dreaming about who we used to be
When we were younger and free
I've forgotten how it felt before the world fell at our feet
There's such a difference between us
And a million miles


Hello, how are you?
It's so typical of me to talk about myself, I'm sorry
I hope that you're well
Did you ever make it out of that town
Where nothing ever happened?
It's no secret
That the both of us
Are running out of time

-ADELE
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

مریل استریپ

این من هستم در راه بازگشت به خانه بعد از شرکت در آزمون بازیگری در فیلم «کینگ کنگ» که به من گفته شد برای بازی در این فیلم بیش از اندازه «زشت» هستم. 

این یک لحظه‌ی سرنوشت ساز برای من بود. این نظر بی‌رحمانه می‌توانست رویاهایم برای بازیگر شدن را نابود کند و یا اینکه من را وادار کند که خودم را بالا بکشم و به خودم ایمان داشته باشم، 

من نفس عمیقی کشیدم و در جواب گفتم «متاسفم که شما من را برای بازی در فیلم‌تان زشت می‌دانید، اما شما تنها یک نظر هستید در دریایی از هزاران نظر و حالا منتظر یک جذر و مد مهربانتر در این دریا می‌مانم.»

  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

dream crazier

  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

standing out

  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

inception

 انعطاف پذیرترین انگل چیه؟ یه باکتری؟ یه ویروس؟ یه کرم روده؟ نه، یه فکره! از همه انعطاف‌پذیر تر و واگیردار تره. وقتی یه فکر در مغز جا گرفت، نابود کردنش تقریباً غیر ممکنه!

📽Inception
خیلی فیلم قوی ای بود. من عادت ندارم فیلم تکراری ببینم ولی این فیلم رو دو سه بار دیدم
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

قصار

دلم به حال پروانه‌ها می‌‌سوزد وقتی چراغ را خاموش می‌کنم

و به حال خفاش‌ها، وقتی چراغ را روشن می‌کنم

نمی‌شود قدمی برداشت بدون آنکه کسی نرنجد...


مارین سورسکو
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰
اونقدر که تو فکر می کنی آدمها به مسائل حساس نیستند.
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

decision making

بهم پیشنهاد  مدیریت یک مجموعه شده..

نمی دونم این انتخاب که قبول نکنم درسته یا نه؟

انتخاب قبلیم رو که چند ماه پیش بود و یک پیشنهاد کاری دیگه بود رو رد کردمو اون رو هم نفهمیدم درست بود یا نه. گاهی فکرمی کنم عجب اشتباهی کردم و گاهی فکر می کنم که نه...

اساسا ما نمی تونیم بگیم که یک انتخاب و تصمیمی که گرفتیم درست بوده یا غلط. حتی وقتی مدتها ازش گذشته باشه.. مگه اون اشتباه خیلی پیامدهای واضحی توی زندگی خودمون یا دیگران داشته باشه.  

ولی الان مشکل اینه که همینجوریش(که اون کارو قبول نکردم و یک درس هم حذف کردم) به گردنم فشار اومده . الان هم از نظر سلامتی در شرایطی ام که باید خودم رو استراحت بدم و نباید سخت بگیرم. ولی نمی تونم سخت نگیرم! واقعا نمی تونم! همش حرص می خورم.. هی می گم یه کم مهلت بده به خودت. از اونور هی دنبال موقعیت های شغلی ام و رزومه میفرستم. بعد میگن بیا مدیر اینجا شو میگم نه شما فول تایم میخواید و من حداقل تا یک ماه فشار کاری و استرس برام خوب نیست تا حالم بهتر شه و بعد بتونم با خیال راحت تری کار کنم و درس بخونم... 

خلاصه که نمی دونم... اصلا نمی دونم چیکار کنم.. از دست خودم کلافه ام.

ولی با همه اینها 

واقعا خدا رو با تمام وجود شکر می کنم. همین یه کاری که برام کرد و همین آرزوییم که برآورده کرد به همه این گردن درد و از دست دادن شغل و همه چی می ارزه... خدا برام حفظش کنه و مشکلی که حل شد رو برام همینجوری پیش ببره. خدایا ممنونتم

















  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

such a fighter

You know I'm such a fighter
You know I just.. never give up
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

خدایا شکرت

فقط می تونم بگم خدایا شکرت
خدایا این شادی رو برام حفظ کن
  • این چنین است برادر