بایگانی آذر ۱۳۹۷

۲۴ مطلب در آذر ۱۳۹۷ ثبت شده است

روانشناسی را دریابید

۱۸ آذر۹۷

به این نتیجه رسیدم تا ذهن خودم رو درست نکنم زندگیم درست نمیشه. من حالم خوب نمیشه. همش همینم همش احساس مشکل می کنم. همش استرس دارم. همش نا راحتم!
این منم که به خودم سخت می گیرم این منم که دارم خودم رو اذت می کنم. خیلی از این آزارها حتی در دنیای واقعی وجود ندارن.
دونستن مسائل روانشناسی واقعا به ادم کمک می کنه. در شناخت و کنترل عواطف خودش

۰ نظر

این چنین است برادر

prison

۱۸ آذر۹۷

اگه به خاطر حرف مردم یا تنبلی، دنبال آرزوهات نری با یه زندانی هیچ‌ فرقی نداری ، زندانی که زندان‌بانش خودتی و خودت

۰ نظر

این چنین است برادر

چمدان

۱۱ آذر۹۷

چمدان دست تو و ترس به چشمان من است

این غم انگیز ترین حالت غمگین شدن است

۰ نظر

این چنین است برادر

تحمل اتفاقات سخت یا تحمل تنهایی؟!

۱۱ آذر۹۷

مهین خانم چهل سال است ازدواج کرده، سه دختر و یک پسر دارد. داماد دارد، عروس دارد، چند تایی هم نوه دارد. خودش می گوید دانشگاه نرفته، اما انقدر خوب حرف می زند که گاهی شک می کنم راست بگوید. مهین خانم از آن زنهایی است که من از همصحبتی با آنها لذت می برم.

دیروز وقتی گفت « تن دادن از آن اتفاقات سخت زندگی است...» سریع توی کیفم دنبال خودکار گشتم، دفترم را بیرون آوردم و جمله اش را یادداشت کردم، می دانستم اگر آن را ننویسم خیلی زود فراموشش می کنم.

مهین خانم معتقد است خیلی از زنها مجبورند زندگی زناشویی شان را تحمل کنند چون گزینه ی دیگری جلوی رو ندارند. می گوید خودش هم چهل سال تحمل کرده، تن داده به زندگی که دوست نداشته. می گوید تن دادن از آن اتفاقات سخت زندگی است گاهی زندگی مجبورت می کند مسالمت آمیز با آن کنار بیایی و دم نزنی. پرچم سفیدت را تکان بدهی و سرنوشتت را بی کم و کاست قبول کنی. و آرزو کنی دخترانت سرنوشتی بهتر از تو داشته باشند.

جورج اورول در کتاب روزهای برمه جمله ی خوبی دارد، نوشته آدم به فرض آن که تا آخر عمر تنها بماند و شریکی پیدا نکند، تحمل آن بسیار آسان تر است تا شب و روز با کسی سر و کار داشته باشد که حتی یکی از هزاران حرف او را نمی فهمد.

نمی دانم مهین خانم درست می گوید یا جورج اورول ...

👤مریم سمیع زادگان

Elf

@weed_lash

۰ نظر

این چنین است برادر

یادم می مونه

۸ آذر۹۷

مهم ترین سوالی که همیشه از خودم می پرسم و خواهم پرسید اینه که من کی ام؟ من کجای داستانم. از کجا به کجا رسیدم؟

تنزیل اهداف؟

۱ نظر

این چنین است برادر

بعضی از آدما

۸ آذر۹۷

این از یک تحقیق آکادمیک دراومده:

بعضی از آدما، کار محرک زندگیشونه.

عامل حرکت زندگیشون کارشونه. اگر اینو ازشون بگیری دیگه هیچی ندارن. باید خودکشی کنن. یعنی اصلا با این زنده ان. توی اوقات فراغتشون هم کار می کنن. کتگوری خاصی از آدما...

انرژی زندگیشون رو از کار می کنن.

آدمهایی ان که آروم و قرار ندارن

*1. They would be driven by work; that is, they would be working almost round the clock in order to derive the satisfaction of having “achieved and accomplished.”

*2. Many of them would generally be in no mood to relax and direct their attention to anything other than work-related activity.

*3. Because they want always to be achieving and accomplishing, they would prefer to work on their own rather than with others.

*4. With mind and heart set on accomplishment and achievement, they would rather engage in challenging jobs than easy ones.

* 5.they would like to get frequent feedback in direct and subtle ways from their superiors, colleagues, and on occasion even their subordinates, to know how they are progressing.

من نمونه بارزشم. برای همین دست و پا میزنم. منی که دیگه ذهنم هم داره دست و پا میزنه. بهترین لذت زندگیم وقتیه که کارامو کردم . کارهام به نتیجه رسیده