متیس

ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت ؛ وی دست نظر کوتاه از دامن ادراکت

متیس

ای چشم خرد حیران در منظر مطبوعت ؛ وی دست نظر کوتاه از دامن ادراکت

اینجا رو به عنوان مکانی در نظر گرفتم که بتونم نظرات یا تجربه هام رو بنویسم و یا هر مطلب ارزشمندی که به نظرم رسید باید جایی ثبت کنم:)

اگر براتون سوال پیش اومد ، "متیس" الهه خرد و فرزانگی در یونان باستان بوده :)

کلمات کلیدی
آخرین مطالب

۵ مطلب در بهمن ۱۳۹۷ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

inception

 انعطاف پذیرترین انگل چیه؟ یه باکتری؟ یه ویروس؟ یه کرم روده؟ نه، یه فکره! از همه انعطاف‌پذیر تر و واگیردار تره. وقتی یه فکر در مغز جا گرفت، نابود کردنش تقریباً غیر ممکنه!

📽Inception
خیلی فیلم قوی ای بود. من عادت ندارم فیلم تکراری ببینم ولی این فیلم رو دو سه بار دیدم
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

قصار

دلم به حال پروانه‌ها می‌‌سوزد وقتی چراغ را خاموش می‌کنم

و به حال خفاش‌ها، وقتی چراغ را روشن می‌کنم

نمی‌شود قدمی برداشت بدون آنکه کسی نرنجد...


مارین سورسکو
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰
اونقدر که تو فکر می کنی آدمها به مسائل حساس نیستند.
  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

decision making

بهم پیشنهاد  مدیریت یک مجموعه شده..

نمی دونم این انتخاب که قبول نکنم درسته یا نه؟

انتخاب قبلیم رو که چند ماه پیش بود و یک پیشنهاد کاری دیگه بود رو رد کردمو اون رو هم نفهمیدم درست بود یا نه. گاهی فکرمی کنم عجب اشتباهی کردم و گاهی فکر می کنم که نه...

اساسا ما نمی تونیم بگیم که یک انتخاب و تصمیمی که گرفتیم درست بوده یا غلط. حتی وقتی مدتها ازش گذشته باشه.. مگه اون اشتباه خیلی پیامدهای واضحی توی زندگی خودمون یا دیگران داشته باشه.  

ولی الان مشکل اینه که همینجوریش(که اون کارو قبول نکردم و یک درس هم حذف کردم) به گردنم فشار اومده . الان هم از نظر سلامتی در شرایطی ام که باید خودم رو استراحت بدم و نباید سخت بگیرم. ولی نمی تونم سخت نگیرم! واقعا نمی تونم! همش حرص می خورم.. هی می گم یه کم مهلت بده به خودت. از اونور هی دنبال موقعیت های شغلی ام و رزومه میفرستم. بعد میگن بیا مدیر اینجا شو میگم نه شما فول تایم میخواید و من حداقل تا یک ماه فشار کاری و استرس برام خوب نیست تا حالم بهتر شه و بعد بتونم با خیال راحت تری کار کنم و درس بخونم... 

خلاصه که نمی دونم... اصلا نمی دونم چیکار کنم.. از دست خودم کلافه ام.

ولی با همه اینها 

واقعا خدا رو با تمام وجود شکر می کنم. همین یه کاری که برام کرد و همین آرزوییم که برآورده کرد به همه این گردن درد و از دست دادن شغل و همه چی می ارزه... خدا برام حفظش کنه و مشکلی که حل شد رو برام همینجوری پیش ببره. خدایا ممنونتم

















  • این چنین است برادر
  • ۰
  • ۰

such a fighter

You know I'm such a fighter
You know I just.. never give up
  • این چنین است برادر